تقدیم به پیشگاه قدسی و نورانی پیامبر گرامی اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله علیهما الصلاة و السلام
معجزات اعضای بدن خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله)
ملافتح الله کاشانی در کتاب تفسیر خود مینویسد:
در بعضى از کتب معتبره مذکور است که در هر عضوى اعضاى حضرت رسالت (صلی الله علیه و آله) معجزه ظاهر بود
و معجزه سر آن حضرت آن بود که غمام (ابر) بر آن سایه می انداخت
و معجزه جبهه (پیشانی) او اینکه در شب تار نور از آن لامع (تابان) بود
و معجزه عینین (دو چشم) او اینکه هم چنان که قدام (مقابل) خود را میدید خلف (پشت) خود را نیز مشاهده میفرمود
و معجزه هر دو گوش او اینکه استماع صوت میفرمود در خواب هم چنان که در بیدارى
و معجزه لسان (زبان) او اینکه سوسمار را گفت من أنا؟ من کیستم گفت انت رسول اللَّه و این نوع معجزه بسیار از زبان آن حضرت جارى شده
و معجزه هر دو دست او آن بود که میان اصابع او آب بیرون می آمد
و معجزه انگشت او اینکه اشاره به قمر کرده آن را دو نصف کرد و اگر بآن اشاره میکرد به فتنه که میان مردمان سانح میشد فى الحال فرو مینشست
و معجزه دل (قلب) او اینکه چشم او در خواب بود و دل او بیدار
و معجزه رجلین (دو پا) او این که جابر عبد اللَّه نزد آن حضرت آمده شکایت بئر رعاف (بد بو) کرد که آب آن فرو رفته و بجهت تشنگى نزدیک است که هلاک شویم حضرت طشتى طلبید و پایهاى مبارک خود را در آن طشت شست و فرمود که این غساله را در آن چاه ریز چون آب را در آن ریخت پر از آب شیرین شد
و معجزه لعاب فم (آب دهان) او این بود که رمد (درد چشم) امیر المؤمنین علیه السّلام را شفا داد
و حدث (بول و مدفوع) او بر زمین ظاهر نمیشد زیرا که حقتعالى زمین را امر کرده بود تا بلع آن کند
و معجزات بدن او اینکه سایه او بر زمین نمی آمد چه او نور بود و نور را سایه نمیباشد مانند سراج
و هرگز مگس بر بدن اطهر او نمینشست
و هر چند کسى طویل القامه بود از قامت او در نمیگذشت
و اگر به موضعى میگذشت مردمان به ادراک طیب بدن او میدانستند که آن حضرت است
و معجزه پشت او مهر نبوت بود مانند فضه و بر آن مکتوب بود که (لا اله الا اللَّه محمدا رسول اللَّه)
و معجزه نفس او اینکه احیاى موتى میکرد و مرضى را شفا مى داد
و معجزه موى او اینکه در آتش سوخته نمیشد.
- تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین ، ج2، ص 28
لیست کل یادداشت های این وبلاگ